کتاب <<مدرسه چه خوبه>> برای کودکانی که نگران روز نخست مدرسه شان هستند، مناسب است. لولا درباره این که باید به مدرسه برود یا نه مطمئن نیست. او فکر می کند نیازی نیست بتواند تا بیشتر از ده بشمارد چون هیچ وقت بیشتر از ده تا شیرینی نمی خورد.
به نظر او نیازی نیست بتواند به دوستانش نامه بنویسد چون می تواند به آن ها زنگ بزند. برادر لولا، چارلی، از راه های مختلف سعی می کند لولا را راضی کند تا به مدرسه برود مثلا یک بار به او می گوید اگر نرود دوست نامریی اش در مدرسه تنها خواهد ماند. به این ترتیب لولا راضی می شود به مدرسه برود اما برادرش همچنان نگران اوست و هنگامی که بعد از مدرسه به دنبال او می رود، پیدایش نمی کند تا اینکه ناگهان لولا را با دوست جدید و مریی اش می بیند که در حال جست و خیزاند.
نویسنده کتاب <<مدرسه چه خوبه>> دلیل های ترس لولا از رفتن به مدرسه را به خوبی بیان می کند و به واسطه صحبت های چارلی به آن ها دلگرمی می دهد. نقطه اوج این دلگرمی ها آنجاست که لولا با پیدا کردن یک دوست جدید و واقعی تمام ترس هایش را فراموش می کند.
رابطه چارلی و لولا یک رابطه خواهر و برادری بسیار شیرین است. بردباری چارلی در برابر بهانه گیری های لولا دلپذیر است زیرا نشان می دهد به عنوان یک برادر بزرگ تر چگونه نگران خواهر کوچولویش است و حمایتش می کند.
کتاب <<مدرسه چه خوبه>> از آغاز تا پایان پر از تصویرهای رنگارنگ و آموزنده و جذاب برای کودکان است که باعث می شود مشتاقانه داستان را تا آخر دنبال کنند و هم زمان چیزهایی یاد بگیرند؛ مثلا انگشت های دست و پای لولا که روی آن ها از یک تا ده نوشته شده است و تعداد شیرینی هایی که در صفحه بعد از آن کشیده شد یا تصویری از ماژیک های رنگی که در صفحه ای دیگر قرار دارد. کتاب <<مدرسه چه خوبه>> برای بلندخوانی مناسب است.
درباره این سایت