کتاب <<داستان لئو>> کتابی تخیلی، درباره داستان یک روح مهربان تنها و علاقه مند به کتاب خواندن و نقاشی کشیدن است. لئو به تنهایی در خانه ای بدون سکنه در گرد و غبار زندگی می کند. هیچ کس نمی تواند لئو را ببیند.
با اسباب کشی یک خانواده به خانه لئو، او خوشحال می شود و برای پذیرایی از ساکنان جدید چای نعنایی و نان عسلی آماده می کند. ترس آن ها را تصور کنید وقتی که لئو را نمی بینند و تنها یک سینی چای و نان را معلق در هوا مشاهده می کنند. آن ها راه های مختلفی را برای دور کردن او امتحان می کنند. لئو برای آن که بیش از این آن ها را نترساند خانه اش را ترک می کند و به گشت و گذار در شهر می پردازد تا دوستی بیابد.
کتاب <<داستان لئو>> داستان تلاش روح پسرکی مهربان و صادق برای یافتن آرامش و دوستی است. لئو در گشت و گذارش با جین آشنا می شود. جین دختر کوچکی با دوستانی خیالی است که می تواند لئو را ببیند و فکر می کند او هم یک دوست خیالی است. بالاخره در جریان یک اتفاق مهیج و ترسناک جین متوجه می شود که لئو یک دوست خیالی نیست بلکه یک روح است. یک روح مهربان، شجاع و صادق که می توانند برای هم دوستان خوبی باشند.
در کتاب <<داستان لئو>> همدلی و همراهی لئو با تخیلات جین و رفتار دوستانه این دو با یکدیگر بسیار ارزشمند و قابل تأمل است. کتاب داستان لئو نمونه زیبایی برای معرفی و پذیرش تفاوت ها به کودکان است. این معرفی و پذیرش تفاوتها هم در داستان مک بارنِت و هم در تصویرگری ساده و قابل پذیرش کریستین رابینسون مشاهده می شود.
مک بارنت نویسنده توانای کتاب <<داستان لئو>> با قراردادن موجودات زنده و یک روح در مقابل هم بعدی جالب، جدید و هیجان انگیز از تفاوت را پیش روی خواننده قرار می دهد. کودک در جریان این داستان می آموزد آن چه در شکل گیری و ادامه ی روابط انسانی و حتی ارتباط با سایر موجودات و محیط زیست مهم است داشتن همدلی، مهر و پذیرش تفاوتها و احترام به آن ها است. شاید بتوان گفت این داستان با تکیه بر ذهن خالی از قضاوت و به دور از پیش داوری کودکان نگاشته شده است و این مساله نقطه عطف داستان لئو است.
در تصویرگری کتاب <<داستان لئو>> نیز کریستین رابینسون علاوه بر پرداختن به جزئیات ساده موجود در زندگی روزمره، خانه و محیط زندگی، نکات جالب و قابل توجهی به تصویر کشیده است. به عنوان نمونه به نظر می رسد حضور پلیس زن در تصاویر کتاب تلاشی برای تحت تأثیر قراردادن کلیشه پلیس مرد در ذهن خواننده باشد و یا عدم حضور پدر جین در خانه که ممکن است موقتی و یا دائمی باشد.
کتاب <<داستان لئو>> علاوه بر افزایش اعتماد کودکان به پلیس، به عنوان مجری و مسئول ایجاد نظم و آرامش، افزایش شجاعت و خودباوری کودکان و همین طور تاکید بر یافتن راه حل در موقعیت های دشوار را نیز در خود مستتر دارد.
کتاب تصویری <<داستان لئو>>، کتابی سرشار از نکات نوشتاری و تصویری زیبا و ارزنده است که با هر بار خواندن و مشاهده تصاویر آن، برای خواننده آشکار می شوند.
درباره نویسنده کتاب <<داستان لئو>>
مک بارنت نویسنده آمریکایی کتاب کودک، که علاقه خود به کتاب و نویسندگی را مدیون مادرش است، فارغ التحصیل کالج پومونا است. او برنده جایزه های متعددی برای کتاب هایش شده است.
مک بارنت برای کتاب <<آنابل و جعبه جادویی>>، با تصویرگری جان کلاسن نویسنده و تصویرگر کانادایی توانست جوایز ادبی از جمله جایزه بهترین کتاب کودک سال از سوی رومه بوستن گلاب را در سال ۲۰۱۲ به دست آورد، همین طور در سال ۲۰۱۳ به خاطر این کتاب برنده جایزه <<کتاب های مناسب بلندخوانی ای بی وایت>> شد. کتاب های این نویسنده به بیش از سی زبان ترجمه شده اند. از دیگر کتاب های این نویسنده که به فارسی ترجمه شده است می توان <<آن پایین چه خبر است؟>>، <<دو خفن>>، <<دو خفن خفن تر می شوند>>، <<تلفن>> و <<آنابل و جعبه جادویی>> را نام برد.
درباره تصویرگر کتاب <<داستان لئو>>
کریستین رابینسون تصویرگر کتاب فانتزی- تخیلی کتاب <<داستان لئو>> و برنده مدال <<کالدکوت>> و هم چنین جایزه کورتا اسکات کینگ در سال ۲۰۱۶ برای کتاب <<آخرین توقف در خیابان مارکت>> یا همان کتاب <<یک روز اتوبوسی>> نوشته مت دلا پنیا، اهل آمریکا است. هم چنین او به عنوان یک انیماتور با استودیو انیمیشن پیکسار کار کرده است.
درباره مترجم کتاب <<داستان لئو>>
کیوان عبیدی آشتیانی مترجم کتاب <<داستان لئو>> است که با شورای کتاب کودک در زمینه بررسی ادبیات کودکان و نوجوانان همکاری می کند. او که فعالیت ترجمه ادبیات نوجوان را از سال ۱۳۷۹ آغاز کرده توانسته است جوایز متعددی مانند جایزه پروین اعتصامی، لوح افتخار شورای کتاب کودک و جایزه کتاب فصل را دریافتکند. <<سام و حیوان خانگی اش>>، <<ویرجینیا گرگ می شود>>، <<دست نگه دار >>، <<عروس دریایی>>، <<زیر نور ماه شیشه ای>>، <<مرغ مقلد>> و <<ن کوچک>> از جمله کتاب های کودک و نوجوان هستند که به قلم ایشان ترجمه شده اند.
ماجرا از خانه ای خالی شروع می شود، یک خانه خالی آبی و تنها سکنه آن لئو.
لئو دوست قدیمی همه ماست، از وقتی که صدای درون خود را شنیدیم و فهمیدیم یک موجود ناطق در یک دنیای بزرگ تا حدی ترسناک هستیم.
<<دوست خیالی>> یا <<روح همیشه ناظر>> کودکی و شاید بزرگسالی بسیاری از ما. بله قهرمان هر چه باشد روح یا دوست خیالی تغییری در ماجرا ندارد، او هست و دنبال آدم ها و اتفاق ها و مهربانی است.
روایت داستان جا به جایی و دوستیابی لئو در آن سوی سرزمین خیال و قصه پردازی کودکانه است، جایی که پایان شیرین داستان است آغاز سوال های مخاطب، لئو چی بود؟ کجاست؟ خونه ما هم میاد؟ ترسناکه؟ چایی و کلوچه میاره؟ میشه دید؟ چرا همه آدم بزرگ ها و پلیس ها از توش رد میشن نمی دیدنش؟ غصه نمی خوره نمی بینندش؟ و
لئو یک راز شخصی افشا شده است، اینکه ما در دنیا تنها نیستیم، چیزهایی هست که ممکن است همه نبینند و ترسناک هم نباشند. چیزهایی هستند که دانشمند و پزشک و کشیش ازش سر در نمی آورند اما دختر بچه ای می تواند بفهمد.
لئو در مرز آبی خیال و واقعیت جاری است و تلاش می کند فضایی رازآلود اما آشنا ترسیم کند.
ماجرای لئو را دوست داشتم، تصویر پردازی ساده اما با جزئیات در مه آبی و سایه سپید و قابل کشف بود، پتانسیل خوبی برای گفتگو درباره مفاهیم پیچیده مثل دوست، روح، ترس، تنهایی ایجاد می کند.
امتیاز من ۴ از ۵ ستاره است.
درباره این سایت